- ساد نشان می دهد که هیچ شوری، خواه جاه طلبی سیاسی، خواه آزمندی و از این دست، منفک از «شهوت رانی» نیست: نه این که اصل و اساس شورها شهوت رانی باشد، بلکه برعکس چون شهوت رانی دست آخر همچون چیزی سربر می آورد که بلافاصله به بازجنسی سازی شورها می انجامد.
- فرمول عرفانی منحرفانه سردی و آرامش است (سردی جنسی زدایی و آرامشِ بازجنسی سازی، چنان که در شخصیت های ساد مشهور است) به راستی اتکا به درد در سادیسم و مازوخیسم به فهم در نمی آید مگر آنکه فی نفسه لحاظ شود: درد اینجا به هیچ رو معنای جنسی ندارد، بلکه برعکس نماینده ی جنسی زدایی است که تکرار را خودآیین و آنی تابع لذت های جنسی می کند.
ارائه ی زاخرمازوخ: سردی و شقاوت - ژیل دلوز - ترجمه پویا غلامی