نشر شدت

• غرایز ناگزیرند که ظاهری گول زننده به خود گیرند، بر این مبنا که نیروهایی هستند که به تغییر و پیشرفت گرایش دارند، در حالی که در واقع ان ها فقط در پیِ رسیدن به اهدافِ باستانی هستند، چه مسیر کهنه باشد چه نو.
• اگر هدفِ زندگی حالتی از چیزها باشد که هرگز به دست نیامدنی است، آن گاه این امر با سرشتِ محافظه کارانه ی غرایز در تضاد خواهد بود.
• برعکس [این هدف] باید حالتِ قدیمیِ چیزها باشد، یعنی حالتِ اولیه ای که از آن موجودِ زنده در این یا آن زمان عزیمت کرده است و در حالِ جهد است که به آن از طریقِ مسیرِ پیچاپیچی که تحولِ آن، او را به آنجاها رهنمون می شود بازگردد.
• اگر ما باید این امر را به منزله ی حقیقتی متصور شویم که دارای هیچ استثنائی نیست، یعنی این که هر چیزِ زنده ای به سبب دلایلی درونی می میرد - یک بارِ دیگر به چیزی غیر ارگانیک تبدیل شود - آنگاه ناگزیر می شویم که بگوییم «هدفِ تمامیِ زندگی مرگ است» و با نگاه به گذشته باید بگوییم که «چیزهای بی جان قبل از موجوداتِ زنده وجود داشته اند.»

ورای اصل لذت - زیگموند فروید