نیچه: هدفِ آموزه ی آزادی
جولای 2, 2020آلن بدیو: نظراتِ فیلسوفانِ نو
جولای 2, 2020
- شکوفاییِ اولیه ی زندگیِ جنسیِ دورانِ طفولیت محکوم به نابودی است زیرا که حواسته های آن با واقعیت و با مرحله ی ناکافیِ تحولِ کودک سازگار نیست؛ ین شکوفایی در آزاردهنده ترین وضعیت ها و در میان دردناک ترین احساسات به پایان می رسد.
- از دست دادنِ عشق و شکست، در پسِ خود زخم هایی دائمی را در قالبِ داغِ خودشیفتگی بر حرمتِ نفس به جای می گذارد، که به نظر من بیش از هر چیزِ دیگر به «حسِ حقارت» که در روان رنجوری شیوعِ بسیار دارد کمک می کند.
- جستجوهای جنسیِ کودک، که تحولاتِ جسمانیِ او محدودیت هایی بر آن تحمیل می کند، به هیچ نتیجه ی رضایت بخشی منتهی نمی شود؛ و ریشه ی شکوه های بعدی از قبیل «من نمی توانم کاری را به اتمام برسانم؛ من نمی توانم در کاری موفق شوم»، ناشی از همین امر است.
- ....
- تلاش های خودِ کودک برای بچه درست کردن که با نوعی جدیتِ تراژیک انجام می گیرد به طور شرم آوری شکست می خورد.
- هر چه کمتر شدنِ محبتی که به او ابراز می شود، تقاضاهای فزاینده تعلیم و تربیت، کلماتِ سرزنش امیز و مجازات های گاه به گاه - تمامیِ اینها دستِ آخر به او نشان می دهند که تا چه وسعتی مورد تحقیر قرار گرفته است.
- این موارد، مواردِ معدودِ نوعی و مداوما تکرارشونده، شیوه هایی هستند که بر مبنای آنها عشقی که مشخصه ی دورانِ کودکی است، به پایان می رسد.
ورای اصل لذت - زیگموند فروید