رها کردنِ این عقیده می تواند برای بسیاری از ما دشوار باشد که در بشر غریزه ای برای کمال در کار است، غریزه ای که آدمیان را به اعتلای اخلاقی و دستاوردهای فکریِ بلندمرتبه ی فعلی رسانده است و انتظار می رود که مواظبِ تحولِ آنها تا سرحدِ ابرانسان باشد.
به هر تقدیر من هیچ اعتقادی به وجودِ چنان غریزه ی درونی ندارم و قادر نیستم تصور کنم که چگونه این توهمِ خیرخواهانه باید حفظ شود.
به نظر من تحولِ فعلیِ موجوداتِ بشری طالبِ هیچ نوع تبیینی متفاوت از تبیینِ مربوط به حیوانات نیست.
آنچه در اقلیتی از افرادِ انسانی به عنوان اجباری خستگی ناپذیر به سوی تکاملِ بعدی ظاهر می شود، می تواند به سهولت به عنوانِ نتیجه ی سرکوبِ غرایز فهمیده شود که هر آنچه در تمدنِ بشری گرانبهاترین است بر مبنای آن استوار است.