آنجا که جهانِ واقعی تبدیل به تصاویرِ صرف شود، تصاویرِ صرف به موجوداتِ واقعی و انگیزههای کارآمد در رفتاری هیپنوتیکی مبدل میشوند.
نمایش، چونان گرایش از طریق وساطتهای تخصصیِ مختلف، به نشان دادنِ جهانی که دیگر مستقیما دریافتنی نیست، ممتازترین حسِ انسانی را، که در دورانهای دیگر حسِ لامسه بود، به طور عادی حسِ بینایی میداند که انتزاعیترین و فریبخوردهترین حسِ منطبق با انتزاعیگریِ تعمیمیافتهی جامعهی کنونی است.
اما نمایش را نمیتوان با نگاهِ صرف، ولو در حالت ترکیبی با شنوایی یکی دانست.
نمایش چیزی است که از حیطهی فعالیتِ انسان و بازنگری و تصحیح اعمالشان خارج است.
نمایش ضد دیالوگ است. هر کجا بازنمودی مستقل هست، نمایش بازسازی میشود.